سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در شهادت محمد و عون

شاعر : محمدجواد غفورزاده
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل

من، دیـده جـز به سـوی بـرادر، نداشتم            آئـیــنـه جـر حـسـیـن، بــرابـر نـداشـتـم

وقتی صدای غـربت «یاسین» بلـند شد            در خاطرم، به جز غمِ «کوثر» نداشتم


در خـلـوت خـیال خـودم، اشک ریخـتم            امـا بـه هـیـچ رو، مـژه‌ای تـر نـداشـتـم

این‌قـدر بـی‌وفـایـی و، این‌قـدر بی‌کـسی            در نـیــم‌روز واقــعــه، بــاور نـداشــتـم

دریـای بی‌کـرانِ شهـادت، که مـوج زد            من در صدف، به غیر دو گوهر نداشتم

تـا جـامـۀ شهـادتـشـان را، به تن کـنـند            چـشـم از جـمـال روشـنـشان بـرنـداشتم

ای بـاغـبـان عـاطـفـه! از من قـبول کن            غـیـر از دو ارغـوانِ مـعـطّـر نـداشـتـم

سهم من، از تمام چمن، شد همین دو گل            شـرمـنـده‌ام کـه هـدیـۀ دیـگـر نـداشـتـم!

تا در رکاب عـشـق، نگـفـتـند ترک سر            از زانــوی مـشـاهـده، سـر بـرنـداشـتـم

در سایه‌سار خیمه، نشستم پس از وداع            تـاب نـــگــاه‌هــای بـــرادر نــداشــتـــم

پـرواز تا حـضـور بـرادر، مـحـال بود            می‌سـوخـتـم ز هـجـر، ولی پـر نداشـتم

چشم و دلم به باغ گل امروز روشن است            شکر خدا «دو لالۀ پرپر» هم از من است

نقد و بررسی

دقت داشته باشید که موضوع سخنان حضرت زینبسلام‌الله‌علیها با سیدالشهداعليه‌السلام حتماً باید در قالب زبانحال باشد والا موضوع آمدن حضرت زینب سلام‌الله‌علیها به نزد سیدالشهدا عليه‌السلام برای اذن میدان گرفتن محمد و عون در هیچ مقتل معتبری نیامده و صحیح هم نمی‌باشد.  جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.